چهارشنبه ۳۰ آبان ۰۳

طراحی سایت در تهران ?جذاب ترین در 1402 | - تیم راهکارهای وب

۴۱ بازديد

طراحی سایت در تهران ?جذاب ترین در 1402 | - تیم راهکارهای وب

 

طراحی سایت یکی از مهم ترین عواملی است که می تواند به بهبود تجربه کاربری و جذابیت یک سایت کمک کند. در شیراز، بازار طراحی سایت بسیار رو به رشد است و بسیاری از کسب و کارهایی که در این شهر فعال هستند، نیاز به یک سایت حرفه ای دارند. در این مقاله، به بررسی راهکارهایی برای طراحی سایت در شیراز           websolutiontools.com         می پردازیم.

 

?. انتخاب یک قالب مناسب

 

قالب سایت شما می تواند تاثیر بسیاری بر تجربه کاربری داشته باشد. انتخاب یک قالب حرفه ای و جذاب می تواند به بهبود تجربه کاربری و جذابیت سایت شما کمک کند. در این رابطه، باید به دقت قالب های مختلف را بررسی کرده و با توجه به نیازهای خود، یک قالب مناسب را انتخاب کنید.

 

?. استفاده از رنگ های مناسب

 

رنگ ها نیز می تواند به بهبود تجربه کاربری و جذابیت سایت شما کمک کند. در این رابطه، باید رنگ های مناسبی را برای سایت خود انتخاب کنید. باید از رنگ هایی استفاده کنید که با نوع کسب و کار شما هماهنگ باشند و بهترین تاثیر را بر روی حس کاربر داشته باشند.

 

?. استفاده از تصاویر و ویدئوها

 

استفاده از تصاویر و ویدئوها نیز می تواند به بهبود تجربه کاربری و جذابیت سایت شما کمک کند. در این رابطه، باید تصاویر و ویدئوهایی را انتخاب کنید که با محتوای سایت شما هماهنگ باشند و بهترین تاثیر را بر روی کاربران داشته باشند.

 

?. طراحی صفحات وب قابل دسترسی

ناوبری وب سایت را ساده طراحی نمایید.

صفحات وبی که قابل دسترسی باشند، به بهبود تجربه کاربری کمک می کنند و برای کاربرانی که از نظر جسمی محدودیت دارند، خدمات بهتری فراهم می کنند. در این رابطه، باید صفحات وب قابل دسترسی را طراحی کنید و همچنین برای کاربرانی که از نظر جسمی محدودیت دارند، گزینه های دسترسی پذیر را فراهم کنید.

 

?. بهینه سازی سایت برای موتورهای جستجو

 

بهینه سازی سایت برای موتورهای جستجو می تواند به بهبود رتبه سایت شما در نتایج جستجو کمک کند و افزایش ترافیک سایت شما را به دنبال داشته باشد. در این رابطه، باید صفحات سایت خود را با استفاده از کلمات کلیدی مناسب، عنوان ها و توضیحات مناسب بهینه سازی کنید. همچنین باید به سرعت بارگیری سایت خود توجه کنید، زیرا سرعت بارگیری نیز می تواند به بهبود رتبه سایت شما در نتایج جستجو کمک کند.

 

?. گسترش پایگاه داده

 

سایت شما ممکن است در آینده نیاز به اضافه کردن محتوای بیشتر داشته باشد. در این رابطه، باید پایگاه داده سایت خود را به گونه ای طراحی کنید که بتوانید به راحتی محتوای جدید را به سایت اضافه کنید. همچنین باید به ماندگاری داده های سایت خود توجه کنید، زیرا در صورت از بین رفتن داده های سایت شما، تمام تلاش های شما برای بهبود سایت بی فایده خواهد بود.

 

?. استفاده از تکنولوژی های مناسب

 

برای طراحی یک سایت حرفه ای، باید از تکنولوژی های مناسب استفاده کنید. در این رابطه، باید نسخه های جدید و به روز شده از زبان های برنامه نویسی مانند HTML، CSS و JavaScript را برای طراحی سایت خود استفاده کنید. همچنین باید از پلاگین ها و ابزارهایی استفاده کنید که به بهبود عملکرد و امنیت سایت شما کمک کنند.

 

با انتخاب راهکارهای وب بهترین خدمات را در زمینه طراحی و پشتیبانی سایت دریافت خواهید کرد. این شرکت با داشتن تجربه و مهارت‌های لازم، به شما کمک می‌کند تا بهترین نتیجه را در حوزه آنلاین به دست آورید و کسب و کار خود را به یک سطح بالاتر از قبل برسانید

 

ده سوالی که قبل از سفارش سایت باید از طراح خود بپرسید - تیم راهکارهای وب

سئو در اصفهان + (?خدمات سئو و مشاوره حرفه ای سئو) 1402

سئو در تهران SEO | خدمات سئو در تهران | سال 1402

سئو در شیراز (مشاوره سئو و خدمات SEO) | راهکارهای وب 1402

سئو سایت در کرج SEO (?تضمینی و حرفه ای) - تیم راهکارهای وب

خدمات طراحی تیم بزرگ راهکارهای وب

۳۳ بازديد

خدمات طراحی تیم بزرگ راهکارهای وب

راهکارهای وب،     websolutiontools.com     یکی از برترین شرکت‌های طراحی سایت در ایران است و توانسته با داشتن تیمی خلاق، مجرب و پر انگیزه، بهترین خدمات را در زمینه طراحی وب‌سایت‌ها، بهینه‌سازی سایت برای موتورهای جستجو، پشتیبانی فنی و نگهداری سایت ارائه دهد.

 

طراحی سایت یکی از عناصر اصلی کسب و کارهای آنلاین است. برای رسیدن به موفقیت در حوزه آنلاین، شما نیاز دارید تا یک وب‌سایت کاملاً حرفه‌ای و مناسب برای کسب و کار خود داشته باشید. همچنین، باید بهینه‌سازی سایت خود را برای موتورهای جستجو انجام داده و با استفاده از تکنیک‌های مناسب، رتبه بالا در صفحات نتایج جستجوی گوگل را بدست آورید. در این راه، راهکارهای وب با داشتن تیمی مجرب و کارآزموده، به شما کمک می‌کند تا بهترین نتیجه را در زمینه بالا بردن رتبه سایت خود در صفحات نتایج جستجوی گوگل به دست آورید.

بهترین چیدمان و طراحی صفحه اصلی وب سایت چگونه است؟

همچنین، پشتیبانی فنی و نگهداری سایت نیز از عوامل مهمی است که باید به آن توجه کنید. با داشتن یک سایت پایدار و امن،  مشتریان خود را به خود جذب کرده و به دنبال توسعه کسب و کار خود باشید. راهکارهای وب با داشتن تیمی مجرب، قادر است این خدمات را به شما ارائه دهد و با پیگیری های منظم، سایت شما را در برابر حملات هکری و افت سرور محافظت کند.

 

در کل، با انتخاب راهکارهای وب بهترین خدمات را در زمینه طراحی و پشتیبانی سایت دریافت خواهید کرد. این شرکت با داشتن تجربه و مهارت‌های لازم، به شما کمک می‌کند تا بهترین نتیجه را در حوزه آنلاین به دست آورید و کسب و کار خود را به یک سطح بالاتر از قبل برسانید.

 

طراحی سایت در کرج (لیست قیمت+مشاوره رایگان) - تابستان 1402

اپلیکیشن یا موتور پول سازی ؟ - تیم راهکارهای وب

تیم راهکارهای وب - تیم بزرگ دیجیتال مارکتینگ در ایران ?

خدمات سئو SEO به صورت حرفه ای + مشاوره (2023) - راهکارهای وب

خدمات طراحی سایت | ? طراحی سایت جذاب ، حرفه ای در سال 2023

چگونه پوستی بدون چی ن و چروک داشته باشیم

۳۷ بازديد

با گذر زمان و در صورت عدم رسیدگی به پوست‌، چین و چروک ظاهر می‌شود. اما در واقع راز داشتن پوست صاف و بدون چین و چروک چیست؟

 

راز داشتن پوستی شفاف و مبارزه با چین و چروک، دوری کردن از هرچه بیشتر از اشعه‌های UV و سیگار کشیدن است. این ? عامل دلایل اصلی چین و چروک صورت هستند. کم شدن قابلیت کشسانی پوست و از دست دادن نرمی و رطوبت آن با مرور زمان، اجتناب‌ناپذیر است اما با مداومت و دوری کردن از عادت‌های مضر، می‌توانید مطمئن شوید که روند پیری پوست شما تا حد ممکن آهسته شده‌ است. در این مطلب  به موضوع داشتن پوستی بدون چین و چروک و به طور کلی به زیبایی پوست  می‌پردازیم.

 

داشتن پوستی بدون چین و چروک

 

از پوست‌تان در برابر آفتاب محافظت کنید

تابش نور خورشید دلیل شماره یک چین و چروک پوست است. پس برای جلوگیری از چین و چروک، باید هر طور شده از پوست در برابر اشعه‌های مضر خورشید محافظت کرد. به هیچ‌وجه نباید برای مدت طولانی در برابر تابش مستقیم نور خورشید قرار بگیریم. مخصوصا هنگام ظهر که آفتاب در وسط آسمان قرار گرفته است. اگر رعایت این مورد همیشه برای شما ممکن نیست و گاهی مجبورید زمانی را زیر تابش شدید خورشید قرار بگیرید، حتما یک لایه مناسب از کرم ضد آفتاب روی پوست‌تان بزنید. در کمترین میزان تابش، از SPF 15 استفاده کنید. اما اگر پوست روشنی دارید، کرم ضد آفتاب با حداقل SPF 30 یا بالاتر استفاده کنید. اگر زمان زیادی را زیر آفتاب مستقیم می‌مانید، حتما هر ?? دقیقه یک‌ بار ضد آفتاب خود را تجدید کنید.

در غذا خوردن دقت کنید

رژیم غذایی فاکتور مهمی در مراقبت از پوست است پس باید مراقب باشید که چه چیزی می‌خورید یا چه‌ چیزهایی را نمی‌خورید. غذاهای سرشار از آنتی‌اکسیدان که از شما در برابر خطر رادیکال‌های آزاد و باکتری‌های تخریب‌کننده سلول‌های پوست، محافظت می‌کند، یکی از بهترین راه‌های مبارزه با پیری زودرس پوست هستند. رژیم غذایی که دارای گیاهان و سبزیجات سرشار از آنتی‌اکسیدان است، از ایجاد خطوط و چین و چروک روی پوست جلوگیری می‌کند و پیری را عقب می‌اندازد؛ گذشته از خواص ضد سرطانی آنتی اکسیدان‌ها. خوردن قند و چربی را تا جای ممکن کاهش دهید و تلاش کنید سبزیجات با برگ‌های سبز، میوه‌های قرمز مثل انواع توت، میوه‌های استوایی مثل انبه و آناناس و البته ماهی که بهترین منبع Omega-3 است را در طول هفته بخورید.

آبرسانی را اولویت هر روز خود قرار دهید

شاید در طول روز هر بار که تشنه شوید آب بنوشید اما به روزهای پر مشغله فکر کنید؛ روزهایی که کمتر تشنه می‌شوید، اگر به اندازه کافی آب ننوشید، سلول‌های پوست هم مانند تمام سلول‌های بدن، عملکرد درستی نخواهند داشت. بدون مرطوب‌کننده پوست شما خشک و شکننده می‌شود. شما باید روزانه چیزی حدود ? لیوان آب بنوشید تا پوست‌تان رطوبت کافی داشته باشد و بتواند با چروکیدگی و خشکی مبارزه کند. همچنین از کرم‌های آبرسان روزانه و شبانه به طور مرتب استفاده کنید. در این باره توضیحات بیشتر را در مجله سلامت و زیبایی ماورای سلامت دنبال کنید.

 

ورزش چین و چروک را دور می‌کند

همه می‌‌دانند که ورزش برای سلامتی بدن مفید است، اما تحقیقات نشان داده است که ورزش برای سلامتی پوست عالی است. فقط مطمئن شوید که بعد از ورزش و عرق کردن صورت‌تان را خوب تمیز می‌کنید تا از جوش و دانه‌های سر سیاه پیشگیری کنید.

همیشه روی خواب شبانه حساب کنید

با اینکه شما وقتی خواب هستید فعالیت زیادی ندارید اما پوست شما شدیدا در حال فعالیت است. سعی کنید حتما ? الی ? ساعت در طول شب بخوابید تا فعالیت بازسازی پوست‌تان بهینه شود و پوست فرصت کافی برای بازسازی داشته باشد. با این کار وقتی صبح از خواب بیدار می‌شوید پوستی شفاف و درخشان خواهید داشت.

رتینول را به عادت‌های مراقبت از پوست خود اضافه کنید

به زبان ساده‌تر رتینول از مشتقات ویتامین A و از خانواده مواد شیمیایی است. رتینول و مواد مشابه آن در محصولات تخصصی مراقبت از پوست وجود دارد. دلیل محبوبیت محصولات دارای رتینول، مراقبت و پیشگیری از پیری پوست است. با بالا رفتن سن حجم سلول‌های پوست کاهش پیدا می‌کند که باعث کدر شدن و افزایش خطوط و چروک روی صورت می‌شود. خاصیت اسیدی این ماده به مرور زمان و مداومت در استفاده باعث کاهش و پیشگری از چین و چروک می‌شود. پس روی برچسب محصول به دنبال «رتینول» باشید.

با دنبال کردن این راهکارها شما می‌توانید با پیری پوست مبارزه کنید و حتی در سن بالا نیز پوست شاداب و جوانی داشته باشید.

 

https://seekingalpha.com/user/57271970/comments

https://lionofviennasuite.sbnation.com/users/TobiMetz3

https://8tracks.com/tobimetz3

https://weheartit.com/TobiMetz3

https://www.liveinternet.ru/stat/mavarayesalamat.ir/

https://www.viki.com/users/tobimetz3_374/about

https://visual.ly/users/tobimetz3/portfolio

https://justpaste.it/8wy0t

 

 

پایان نامه ارشد (اصل آزادی قرارداد )

۳۱ بازديد

اصل آزادی قرارداد



برای توضیحات بیشتر بر روی عنوان زیر کلیک کنید

پایان نامه ارشد (اصل آزادی قرارداد )

پایان نامه ارشد(حضانت)

۳۴ بازديد

تحقیق کامل و جامع در مورد حضانت



برای توضیحات بیشتر بر روی عنوان زیر کلیک کنید

پایان نامه ارشد(حضانت)

اسباب بازی لگو

۳۶ بازديد

انواع سری مجموعه های لگو با توجه به اینکه لگو ها یکی از اسباب بازی های محبوب برای کودکان و نوجوانان به شمار می روند، این اسباب بازی های دوست داشتنی به صورت مدل های مختلفی در بازار موجود هستند. در لیست زیر اسامی تمامی مجموعه های لگو را که توسط شرکت لگو تولید می شود، نام می بریم. هر یک از افراد می توانند بر اساس سلایق و علایق خود یکی از از این مجموعه های لگو را برای خود یا فرزندانشان تهیه کنند. – لگو ماشین – لگو بتمن – لگو نینجاگو – لگو فرندز – لگو جنگ ستارگان – لگو دایناسور – لگو پارک ژوراسیک – لگو مارول – لگو مرد عنکبوتی – لگو هری پاتر – لگو انتقام جویان – لگو ماینکرافت – لگو جنگی – لگو سیتی – لگو تکنیک – لگو دوپلو – لگو دیزنی – لگو اسپید – لگو کریتور

اسباب بازی لگو : https://barlitoy.ir/product-category/lego/
 
 
 

three free and cute kids stories

۳۴ بازديد

three free and cute kids stories

 

 

 

 

Thumbelina fairy tale story for kids

 

 

z2_4cto.jpg

 

Today my little listeners, I’m gonna tell you the story of Thumbelina!

Once upon a time, there was a woman living alone in a distant village. She was feeling only after the tragic death of her husband. She always wanted a child, but she hadn’t any. One day, she decided to visit her good friend who was also a witch.

The witch, gave her a grain of barely and said:

go home and plant this.

so the woman did so.

The very next day, a beautiful Tulip flower had grown from the grain. It was so beautiful. the woman hadn’t seen any flower like this in her life. When the flower blossomed, there was a pretty little girl inside it. The girl was no bigger than a thumb.

The woman fell in love with the girl and named her: Thumbelina

Thumbelina took away the woman loneliness. Woman would always tell her stories during the day. Sometimes woman would made a boat out of tulip petal which Thumbelina could row in a plate of water with it!

The woman made a bed with a walnut shell and a blanket out of rose petal for her. So Thumbelina had a soft and cozy bed to sleep every night.

One night, While Thumbelina was sleeping, a frog came by and see her through the window!

Wow! Such a beautiful girl! She would be a great bride for my son! He thought to himself.

So he grabbed Thumbelina and headed back to his house. Seeing his future bride, his son was happy.

I will marry her, daddy! But first, I have to build her a beautiful house.

Ok son! So until then, I will put her on the water lily in the middle of the pond so she doesn’t run away.

 

 

So the frog put Thumbelina on the lily leaf in the middle of the pond.

Thumbelina tried so hard to escape, but she couldn’t. So she burst into tears. Two minnows who were sitting under the leaf, heard her crying:

Why are you crying little girl? They asked. What’s the matter?

Thumbelina started to tell her story. When she finished, minnows decided to help her. They started nibbling the lily stem. It was soon after when the stem broke and the leaf floated away with Thumbelina.

But Thumbelina’s happiness didn’t last long. An ugly Beetle came and took Thumbelina to his house! The beetle called his friends and showed them his pretty new prisoner. But they weren’t happy to see Thumbelina!

Oh my friend! You should let her go! She is very different from us. She doesn’t belong here. you better let her go. Said his friends.

So the beetle dropped our Thumbelina in the long grass and flower.

Although she was happy that she was free from her captors, she didn’t know her way back to home! Days came by and she would eat the pollen of the flowers and drink the dew from their leaves.

One day as she was walking, she accidently saw a house that was made of mud. Its entrance was strange and round. She knocked one the door and waited. After a while, a mouse opened the door.

Hello little guest! I think it’s cold out there! Do you wanna come in? Said the mouse.

Yes! thank you!

So what is your story tiny girl?

Thumbelina started to tell the whole story for her new friend.

Don’t worry at all! You can stay here as long as you want.

So Thumbelina started her new life in her new house. She wanted to be useful, so she would cook food every day and tell stories for little mouse.

One day, when Thumbelina was cooking, mouse came by and said:

I invited a good friend of mine. He is one of the richest mice ever.

So Thumbelina cooked a delicious dinner. That night, all three of them talked and had a great time at the dinner table. The rich mouse fell in love with Thumbelina and said:

I will marry you! I want you to come with me and visit my house!

Thumbelina had no choice, So The three of them headed to the house of the rich mouse. in the middle of their journey, they reached a tunnel where they found an injured swallow.

What is he doing down here?! He should be in the air! Said the rich mouse rudely and kicked the swallow!

Thumbelina was shocked.

How could anyone treat another like this! Oh dear! She thought!

 

 

So she ran away when she got a chance. She hid behind a rock and waited for the mouse to go! Then she came back and took care of the swallow until he was fine and healthy again. It was spring and the swallow was able to fly again.

I have to go and find my family! They went to a warmer place! come with me! We’re gonna have so much fun! Said the swallow!

But Thumbelina had enough adventure! So she said goodbye to the swallow and he flew away!

months passed and Thumbelina was still wandering in the nature when she stumbled upon the rich mouse again!

OH my beloved tiny bride! I’ve been looking for you for months! Now that I found you, you have to marry me!

Thumbelina knew that there is no way out of this!

OK! But please let me spend just one day more in the open air before coming with you to your underground house.

As she was spending her last hours in the open field, she heard a familiar voice:

Come! Come away with me where your sprit will always be free! Said the swallow!

Happy of meeting her old friend, she agreed to go on a trip with him. She hopped on his back and they took of. They flew over forests, oceans and lands!

When they reached the land of flowers, The swallow landed Thumbelina on a beautiful rose petal and said:

This is the kingdom of flowers! And This is their king!

He was a handsome young king with a pair of wings who was surrounded by lovely flowers. The king immediately fell in love with Thumbelina!

 

 

 

Puss in Boots story for kids

 

 

 

Once upon a time, a poor miller lived with her three sons. Years has passed and the miller of our story got old and died. He left nothing for his sons except a mill, a donkey and a cat. The oldest boy took the mill. The middle one took the monkey. So The cat was the youngest boy share.

Well! The youngest boy whispered, I will eat this cat and make some gloves with its fur! And that is the end of it! I won’t have anything else and I will die out of hunger!

The cat, who was listening stated to talk:

OH dear master! Don’t be sad at all! Just give me a bag and a pair of boots! The will show you that I’m not such a bad inheritance!

The boy, who saw many trick from the cat over all that years, which it performed to catch mice like pretending to be dead or hiding in the grain. So he thouth:

It doesn’t seem impossible that this cat could help me!

So he gave his bag to the cat and spend his last coins for buying a pair of boots for it!

looking gallant in the boots, he put bran and corn in his bag and put it around his neck. Then he slept near rabbit nest, pretending to be dead. He waited for innocent rabbits to come around and look for corn and bran.

Not very long after, a stupid naughty rabbit came and jumped into his bag. The Puss quickly closed the bag. Happy with his caught, He went to the palace and asked for talking to the emperor!

OH! His Majesty! I brought you a warrior rabbit! My proud master, Marquis of Carabas, ordered me to present to you.

Tell your master that I thanked him and he does me a great deal of pleasure.

After that, Puss again hid in the cornfield, holding still his bag open, and when a brace of partridges ran into it he closed the bag and caught them both. He went and made a present of these to the king, as he had done before of the rabbit. The king, in like manner, received the partridges with great pleasure, and ordered him some money for drink.

In this way, the cat continued for two or three months to bring presents to the king, always saying that they were from his master, the Marquis of Carabas. One day in particular, he heard at the palace that the king was planning to drive in his carriage along the river bank, and he decided to take his daughter with him. The Princess was the most beautiful girl in the kingdom.

Puss in Boots said to his master:

Follow my lead and your future is made. You have to but go and wash yourself in the river, in the place that I shall show you, and leave the rest to me.

The youngest son did the exact him, without knowing why or wherefore. While he was washing, the king passed by, and the cat began to cry out:

Help! Help! My Lord, Marquis of Carabas, is drowning!

At this noise the king put his head out of the coach window, and finding it was the cat who had so often brought him such good things, ordered his guards to run quickly to the aim of his Lordship, the Marquis of Carabas.

While they were helping the poor Marquis out of the river, the cat came up to the coach and told the king that while his master was washing, there came by some Thieves, who took his clothes:

Thieves! Thieves! He moaned!

This tricky cat had hidden the clothes under a great stone. The king immediately commanded the guards of his wardrobe to run and prepare one of his best suits for the Lord Marquis of Carabas.

The king was very happy to meet the Marquis of Carabas. The Miller’s boy looked really handsome in royal clothes. The king’s daughter took a secret glimpse to him. And soon, she fell in love with him because of his manners and good look!

The king invited him to sit in the coach and ride along with them. Celebrating the progress of his project in his heart, the cat started to march before the coach. after a while, He saw countrymen who where mowing a meadow:

OH you kind hearted people! I order you to tell the king that this meadow belongs to my master, Marquis of Carabas, or I will command those guards to kill you all!

Moments later, The king asked the countrymen:

Who owns this meadow that you are mowing, people?!

To my Lord Marquis of Carabas! answered they altogether, since the cat scared them to death!

You see, your majesty, said the Marquis, this meadow gives a plentiful harvest every year!

They started moving again. The Puss who was still walking in front of them, met with some reapers, and said to them:

Good people, you who are reaping, you have to tell the king that all this corn belongs to the Marquis of Carabas, I’ll order those soldiers to kill you.

The king, who passed by a moment after, wished to know to whom all that corn, asked the reapers:

Who does own this corns?

To my Lord Marquis of Carabas, replied the reapers.

Then the king said:

Let us now head to your castle.

 

 

See more: free kids stories

 

 

Dinokids at the stadium story for kids

 

 

 

That day Dim Dim and his friends gathered around the square!
DimDim said excitedly:
I’m going to tie a Dinocity flag around my neck and wear a tasseled hat!

Dinosol said:
So I will wear my beautiful s*******t and colorful wig.

I really love football! I go to Sangi Stadium to see all the matches! We will definitely have a lot of fun this time! said Dinomani.

Yeah! Sure! Aha! Is your seat number written on your ticket?

DimDim said:
Yes! My seat number is 879!

My seat number is 877!
Hooray! So we sit together! What is your seat number?

Dino Money said with a big smile:
Seat number 7!

Dinosol and Dim Dim said together:
What?? You must be joking!!!

No! Why joke?!

Dinosol said:
The seat number seven is very close to the field! That is a VIP seat!

Yes! I have bought a VIP ticket!

Dim Dim said with regret:
Good for you!

But Dinosol said:
After all, there is nothing special! It is the same football match! But he will be a little closer!

Dinomani said:
Does not matter? You sit at the end of the stadium and I sit right next to the field! I can touch the match ball!

Dim Dim said:
Are you really telling the truth? I also like to sit there!

Dinomani said:
Come on! Buy a ticket for the VIP seat! This way we can watch the game together!

Yes! Yes! I’m gonna do the same thing!

Dinosol said:
DimDim! DimDim! Don’t buy a ticket! You have a ticket! The VIP ticket is very expensive, it also shows the same match!

Dinomani said boredly:
You keep repeating yourself! DimDim don’t listen to her! You have a lot of savings! Go take it from your savings and let‘s buy you a ticket!

DimDim, who really wanted to sit in the VIP seat, ran and went home! The whole house was crowded! His father was preparing himself for the match! He had spread flags and colorful hats on the ground and was trying them one by one. When he saw his son, he said:
 

 

 

Source: moonzia.com

two free & best stories for kids

۳۶ بازديد

two free & best stories for kids

 

 

 

The Little Mermaid story for kids

 

 

z1_kld.jpg

 

My dear little friends! I’m gonna tell you the little mermaid story!

Once upon a time, far and deep in the ocean, where the water is shiny and blue, lived a sea king who had six mermaid daughter. Five of them were happy and cheerful while the youngest one was deeply sad and no one hadn’t seen her smile.

The little mermaid wanted to see the surface world! She loved to see green trees and blue sky. Because of that she always swam to the top of the ocean to enjoy the surface world’s view. She felt depressed when she couldn’t see the above world.

Georgios fish, beautiful shells and all the colorful creatures in the sea were always trying to make her smile but they usually failed. Even her father’s bedtime stories couldn’t cheer her up.

One night, the little mermaid swam to the top of the ocean when others were sleep. It was a stormy night and waves were crashing into rocks. The lightning stroke to a ship which was rolling in the ocean. The little mermaid saw a man beside the ship, signaling for help.

She swam and helped him quickly. She brought him to the shore and rested him on sands. The little mermaid fell in love with the young man in that short time. So she started to sing a song with his magical voice for the prince. And then she came back to the ocean.

She was so much in love with the young man that she couldn’t stop thinking about him. So he decided to go and visit the seashore witch and ask her to grant a wish.

The little mermaid wanted to dance and walk on the surface world. she wanted to feel the warmth of the sand. The witch. who was cunning and tricky, stirred her potion with an evil smile.

I will grant your wish! But I’ve got one condition! She said. I will give you the ability to walk and dance. But you’ll be no longer be able to talk and sing. If the prince doesn’t confess to his love for you in three days, your voice will be mine forever!

I agree! I accept your condition!

 

 

 

But let me tell you about the prince! He remembered one and only one thing about his rescuer! Her magical voice.

So my little friends, the witch transformed our little mermaid. After she transformed she went to the shore and sat on the warm sand where the prince was looking for her rescuer. prince didn’t remember our little mermaid:

The tricky witch who knew this, hid little mermaid’s voice in a seashell and hung it to her neck. Then transformed herself into a beautiful young woman! Then she started singing on the seashore. when the prince heard that magical voice, he was convinced that the tricky witch is her rescuer. so he decided to marry her!

But our little mermaid had many good friends! seals and fish! they decided to uncover witch’s evil plan! They attacked the witch and managed to break the chain of the neckless! Now it was the time! Our little mermaid got her voice back! She now could tell the prince who she truly was!

But on that moment, the sun set and the third day finished! Little mermaid’s legs turned into a tail and the witch grab her and took her into the deep water of the ocean!

The brave prince, who now knew the true story, went and followed the witch and battled her and defeated her!

But my dear friends, prince and little mermaid couldn’t be together anymore! Because little mermaid hadn’t legs anymore! She was really upset!

When her father, the mighty king of the ocean, saw his daughter in that situation, he knew just what he had to do. he moved his magic wand and gave her little daughter two legs!

Soon there was a big wedding on the royal ship! Our little mermaid said goodbye to her family and friends and left the ocean. Her and the prince lived happily ever after.

 

Source: moonzia

 

 

The Town Musicians of Bremen story for kids

 

 

 

My dear fellows, Today I’m gonna tell you the story of town musicians of Bremen.

Once upon a time, there was a man who had a donkey. His donkey had carried the corn sacks for many years. for him! Yes kids! He was a indeed, a loyal donkey!

But getting old, the donkey became weak and unsuitable for the job! So the owner thought to himself:

Should I keep this donkey or let him go?

Sensing the danger, donkey ran away from the farm and decided to go to Bremen.

Yes! I will be a great musician there! He thought.

He started his journey. He walked and walked until he reached a dog, lying on the road! The dog was gasping like he had just finished a long run!

What are you gasping for, dear friend?

OH! I got old and I can’t go hunting every day! said the dog. My master didn’t want me anymore! So I decided to run away! But, how can I find food?

I know what to do! I’m going to Bremen to become a musician! come with me. We can form a band together. I’ll play the Lute and you shall beat the kettledrum!

So the dog agreed! They were not far in the road when they saw a cat! He was sitting on the road, with eyes full of tears like the ocean!

Fluffy fellow! Why are you crying so hard? Asked the donkey!

How can I be happy when my life is in danger! I’m getting old! My teeth are not sharp anymore! I don’t wanna chase mice anymore! I rather sit near the fireplace and rest! So my mistress wanted to get rid of me! I escaped! But what am I gonna do now?

Join us! You understand night music. So you can be a member of our band! We are gonna be musicians of Bremen!

The cat thought really hard and decided to join them. The three runaways continued their journey and they reached a rooster who was cock-a-doodle-doing with all his might.

Your cock-a-doodle-do goes through and through my skull, said the donkey. What is the problem?

My mistress has guests tomorrow and he told the chef to cook a delicious soup with me for them! this evening I am to have my head cut off. Now I am cock-a-doodle-doing at full pitch while I can. The rooster cried!

Ah you feathery red headed friend! You better come with us and be a part of our band! We are heading to Bremen and become musicians! It is indeed better than death! You have a full pitch voice! Our music will have the best quality! Said the donkey.

So they moved further on, and soon saw the light shine brighter and grow larger, until they came to a well lit robber’s house. The donkey, as the biggest, went to the window and looked in.

What do you see, my grey horse? Asked the rooster.

What do I see? Answered the donkey. A table covered with good things to eat and drink, and robbers sitting at it enjoying themselves.

OH! That is just what we want! Said the rooster!

I wish we were there! Moaned the donkey!

Then the animals put their heads together and planned how to best win an invitation to come inside and join the robbers at the feast.

Come, come my friends, said the donkey. We are musicians, so let us sing for our supper.

They began to sing as best as they can. The donkey brayed, the dog barked, the cat mewed, and the rooster cock-a-doodle-do’ed.

Then they burst through the window into the room, so that the glass clattered! At this horrible din, the robbers sprang up, thinking this has to be a ghost, and they escaped in a great fright out into the forest.

The four companions now sat down at the table, pleased with what was left, and ate as if they were going to fast for a month.

As soon as the four musicians finished eating, they turned off the light, and each found a sleeping place according to his nature and fell to sleep. The donkey laid himself down upon some straw in the yard, the dog behind the door, the cat upon the hearth near the warm ashes, and the rooster perched himself upon a beam of the roof; and being tired from their long walk, they soon went to sleep.

A little after midnight, the robbers saw from afar that the light was no longer burning in their house. Appearing quiet, the boss said:

We ought not to have let ourselves be frightened out of our wits. You! Go and examine the house.

The man finding all was still, went into the kitchen to light a candle, and taking the glistening fiery eyes of the cat for burning coals, he held the candle to them to light it. The cat did not understand what he meant to do, however, and flew in his face, spitting and scratching.

 

Source: moonzia

 

کفپوش اپوکسی چیست؟

۳۵ بازديد

کفپوش اپوکسی چیست؟

در پاسخ به سوال کفپوش اپوکسی چیست؟ می توان گفت کفپوش اپوکسی، پوششی از جنس پلیمر است که روی بتن یا موزاییک در لایه های مختلف اجرا می شود. اپوکسی را نمی‌توان روی آسفالت اجرا کرد ولی سطوحی مانند سنگ، بتن یا موزاییک برای اجرای اپوکسی مناسب هستند. در نتیجه اگر سطح شما دارای پستی بلندی بالایی است پیشنهاد می کنیم قبل از اجرای کفپوش اپوکسی، زیرایند را با بتن ماله پروانه یا موزاییک پوشش دهید. البته در این شرایط موزاییک همواره به صرفه تر است.

حال این سوال مطرح می شود که چرا باید سنگ، بتن یا موزاییک را با کفپوش اپوکسی پوشش داد؟

با ما همراه باشید تا از مزیت های کفپوش اپوکسی برایتان بگوییم.

مزایای کفپوش اپوکسی

اولین ویژگی کفپوش اپوکسی حفاظت آن از سطح زیر خود در برابر سایش و فرسایش است. این ماده یک سطح تمیز، یکدست و بدون درز ارائه می دهد. جالب است بدانید اپوکسی هرگز گرد و غباری از خود ایجاد نمی کند.

کفپوش اپوکسی دارای مقاومت مکانیکی بالایی است و می تواند حدود ? تا ? تن بار را تحمل کند. علاوه بر این، اپوکسی دارای مقاومت شیمیایی خوبی در برابر اسید، قلیا، حلال و سایر مواد شیمیایی است.

جدا از مسائل فنی ظاهر کفپوش اپوکسی بسیار مدرن، شیک و زیباست. جهت اجرای این کفپوش هیچ گونه محدودیت در مورد رنگ بندی وجود ندارد. در شرکت ماناپلیمر مشتری می تواند فام و رنگ دلخواه خود را از این صفحه انتخاب کند. ویژگی کاربردی این کفپوش ها قابلیت خط کشی و علامت گذاری آن است.

در نهایت باید بگوییم که تمیز کاری کفپوش های اپوکسی بسیار راحت است و شما هیچ گونه نگرانی در زمینه شستشوی آن نخواهید داشت.

معایب کفپوش اپوکسی

کفپوش اپوکسی دارای معایب جدی نمی باشد و به همین جهت است که استفاده از آن در سال‌ های اخیر افزایش یافته است. ولی از ضعف های آن می توان به موارد زیر اشاره کرد

  1. هزینه آن به ازای هر متر مربع در مقایسه با رنگ های معمولی بالاتر است چون از مواد اولیه گرانتری استفاده می شود و نسبت به رنگ خیلی مقاوم تر است.
  2. در بعضی از کاربرد ها که انعطاف پذیری کفپوش برای ما اهمیت دارد ممکن است اپوکسی شکننده محسوب می شود.
  3. اپوکسی در صورتی که در معرض نور آفتاب قرار گیرد تمایل به زرد شدن و افت براقیت خواهد داشت و بعد از گذشت زمان دچار پدیده گچی شدن خواهد شد

 

.

c1_jdz5.jpg

.

.

کاربرد کفپوش اپوکسی در چه زمینه هایی است؟

کفپوش اپوکسی رایج ترین نوع از کفپوش های صنعتی محسوب می شود. همانطور که در بخش قبل ذکر گردید اپوکسی کف دارای مزایای عمده ای می باشد و عموما در صنایع زیر استفاده می‌گردد:

?) دارو سازی ?) نفت گاز و پتروشیمی  ?) صنایع آب فاظلاب  ?) صنعت مواد شوینده  ?) انبارداری  ?) صنایع خودرو سازی ?) تولید قطعات کامپیوتر و آی تی  ?) صنایع حمل و نقل ریلی ?) کارخانه های مواد شیمیایی و رنگزری  ??) بیمارستان ها و مراکز بهداشتی ??) سالن های ورزشی  ??) پارکینگ ها  ??) تولید مواد غدایی  ??) صنایع تولید مواد آرایشی ??) صنایع بسته بندی ??) تصفیه آب و تصفیه خانه ها  ??) اتاقهای ابزار دقیق  ??) اتاق های سرور  ??) صنایع فولاد

انواع کفپوش اپوکسی

اپوکسی کف با توجه به کاربردی که از آن انتظار می رود، به روش های مختلف ساخته و اجرا می شود. شاید بیش از ده نوع کفپوش اپوکسی مختلف وجود دارد که در زیر به توضیح مهم ترین انواع آن می پردازیم. هر کدام از انواع زیر در مقاله هایی جداگانه به صورت مفصل توضیح داده شده اند، از طریق لینک های آبی رنگ می توانید این مقالات را مطالعه کنید.

کفپوش اپوکسی صنعتی

یکی از انواع مهم کفپوش های صنعتی، اپوکسی با ترافیک بالا است که مخصوص کارخانجاتی طراحی شده است که در آن ماشین آلات و وسایل سنگین تردد دارند. با توجه به بار و اصطکاک ماشین آلات می توان کفپوش اپوکسی را در ضخامت های مختلفی اجرا کرد. به عنوان مثال کفپوش سه میلی متری اپوکسی بار حدود ? تا ? تن را به خوبی تحمل می کند. در صورت تردد لیفتراک های سنگین تر از کفپوش هایی با ضخامت بالاتر استفاده می شود.

کفپوش اپوکسی آنتی استاتیک

کفپوش اپوکسی آنتی استاتیک از تجمع بار روی سطح جلوگیری می کند و دارای خاصیت رسانایی می باشد. از این کفپوش در مکان هایی که به دنبال حذف الکتریسیته ساکن هستند استفاده می شود. به عنوان مثال در اتاق های سرور از اپوکسی آنتی استاتیک استفاده می کنند تا به سرور ها آسیبی نرسد. همچنین در اتاق های جراحی از این کفپوش ها استفاده میکنند زیرا دستگاه های پزشکی نسبت به الکتریسیته ساکن حساس هستند.

کفپوش اپوکسی آنتی باکتریال

کف بیمارستان ها و اتاق‌های تمیز باید به نحوی اجرا گردند که کمترین میزان آلودگی را جذب کرده و از رشد باکتری جلوگیری کنند. کفپوش های اپوکسی آنتی باکتریال در موارد خاص به همراه ذرات نانو نقره تهیه می شوند تا خاصیت از بین بردن میکروب ها را داشته باشند. در کشور عزیزمان به علت قیمت بسیار بالای ذرات نانو نقره از این ماده استفاده نمی کنند. خوشبختانه کفپوش اپوکسی بیمارستانی، حتی اگر فاقد نقره باشد، می تواند از رشد باکتری های جلوگیری کند.

کفپوش اپوکسی پارکینگ

امروزه در پارکینگ مراکز خرید بزرگ و ساختمان های تجاری از کفپوش اپوکسی پارکینگ استفاده می شود. این کفپوش های قابلیت خط کشی دارند، ضد لغزش و سایش بوده و به راحتی تمیز می شوند. تمام این ویژگی ها در کنار قیمت مناسب، کفپوش اپوکسی را به بهترین گزینه جهت پوشش کف پارکینگ تبدیل کرده است.

کفپوش اپوکسی در منزل

اگرچه پوشش اپوکسی کف برای مقاصد صنعتی طراحی شده است ولی تنوع فام، یکپارچه بودن، عایق بودن و خیلی از خواص آن باعث شده که از کفپوش اپوکسی در منازل نیز استفاده گردد. با ترکیب رنگ های مختلف می توان سطحی کاملاً زیبا و جذاب ایجاد نمود که بسیار چشم نواز بوده و به لحاظ تزئینی بسیار جالب توجه است. در این کفپوش ها از لاک اپوکسی شفاف که محصولی وارداتی است استفاده می شود.

کفپوش اپوکسی سه بعدی

یکی از کاربردهای مهم و دکوراتیو اپوکسی کف، کفپوش اپوکسی سه بعدی است. در این خصوص با تلفیق سیستم اپوکسی با یک نقاشی سه بعدی که توسط لاک اپوکسی محافظت می شود می توان یک زیبایی ویژه ای ایجاد کرد که در سالیان اخیر بسیار مورد توجه واقع شده است. روش اجرا و مواد کفپوش اپوکسی سه بعدی کاملاً مشابه با کف پوش اپوکسی در منزل است و صرفاً یک نقاشی سه بعدی بر روی سطح نصب می گردد که زیبایی ویژه ای را ایجاد می کند.

 

بیمه شخص ثالث بعد از تعویض پلاک

۳۴ بازديد

بیمه شخص ثالث بعد از تعویض پلاک

 

از سال ????، قانون تخفیف بیمه شخص ثالث بعد از تعویض پلاک تغییر کرده است و اشخاص در نقل‌وانتقال خودرو باید به این تغییرات توجه کنند. بهمن‌ماه سال ???? با دستور بیمه مرکزی همه شرکت‌های بیمه مکلف شدند تخفیفات را فقط برای مالک در نظر بگیرند و انتقال آن به انتقال گیرنده به غیر از خانواده درجه مالک غیر قانونی شد. بنابراین در قانون بیمه شخص ثالث امکان انتقال تخفیف در زمان فروش خودرو وجود ندارد. در واقع، داشتن تخفیف بیمه شخص ثالث در زمان فروش خودرو امتیاز نیست و هیچ تخفیفی به خریدار منتقل نمی‌شود.

 

z1_653j.jpg

دلیل این موضوع آن است که تخفیف‌های عدم خسارت متعلق به مالک پلاک است و به همین دلیل شرکت بیمه تخفیف‌ها را برای فرد محفوظ نگه می‌دارد. برای انتقال تخفیف، فرد زمانی که خودروی خود را می‌فروشد و با کارت خودرو به شرکت بیمه مراجعه می‌کند، شرکت بیمه با توجه به اطلاعات کارت، از تعویض پلاک مطمئن شده و تخفیف را برای فرد محفوظ نگه می‌دارد. فرد می‌تواند تخفیف بیمه شخص ثالث را برای خود محفوظ نگه دارد و به اعضای درجه یک خود شامل پدر، مادر، همسر و فرزند انتقال دهد. زمانی که تخفیف بیمه برای شخص محقوظ می‌ماند، فرد باید تخفیف را به خودرویی دیگر از همان نوع منتقل کند.

 

 

رده بندی خودرو در بیمه ثالث

به طور کلی در قانون بیمه شخص ثالث هفت نوع خودرو رده بندی شده است که شامل سواری، موتور سیکلت، بارکش، اتوکار، کشاورزی، راهسازی و حمل زباله می‌شود. در قانون مذکور نمی‌توان برای مثال تخفیف بیمه شخص ثالث خودروی سواری را برای خودروی بارکش منتقل کرد. همچنین، تخفیف بیمه شخص ثالث نیز برای خودروهایی که بیش از ?? سال سن دارند، محاسبه نمی‌شود.

 

در نهایت، برای دریافت اطلاعات بیشتر درباره تخفیف بیمه شخص ثالث بعد از تعویض پلاک و نحوه انتقال آن می‌توانید با شرکت بیمه خود تماس بگیرید و اطلاعات دقیق‌تری را از آنجا دریافت کنید.

مطالب پیشنهادی مرتبط با این موضوع:

بیمه ثالث ایران

قیمت بیمه ثالث ایران

استعلام بیمه شخص ثالث ایران

قیمت بیمه بدنه ایران